هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از مولانا است که به مضامینی مانند عشق الهی، صحرا و طبیعت به عنوان نمادهای معنوی، و رابطهٔ عاشق و معشوق پرداخته است. شاعر از گشودن دریچه‌های روح به سوی عالم بالا، عشق به معشوق، و صبر و مدارا در راه عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از ابیات نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارند.

شمارهٔ ۳۴۲

چشم دلم به عالم بالا گشاده‌اند
در خلوتم دریچه به صحرا گشاده‌اند

طول امل فراخور عرض جمال تست
آغوش موج در خور دریا گشاده‌اند

گلگشت شهر و کوی نیاید ز پای عشق
این گام را به دامن صحرا گشاده‌اند

ای ماه من برآ که به راهت ستارگان
چشم امید بهر تماشا گشاده‌اند

زاندم که جلوه قسمت نخل بلندتست
خمیازه را بغل به تمنّا گشاده‌اند

بر ما گذر به خاطر پاک تو بسته است
راهی که از دلت به دل ما گشاده‌اند

ز آسیب فتنه بی‌خبران را فراغت است
سیلی است این که بر دل دانا گشاده‌اند

طفل دیار عشق نداند بلوغ چیست
در کودکی زبان مسیحا گشاده‌اند

تا بهر صید عصمت یوسف کنند دام
صد حلقه از کمند زلیخا گشاده‌اند

اینجا گشاد قفل به دست کلید نیست
بر اهل دل دری به مدارا گشاده‌اند

فیّاض جا بر اهل طرب تنگ شد بس است
در بزم غم برای تو صد جا گشاده‌اند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.