هوش مصنوعی: این شعر از گرمای زبان و گفتار سخن می‌گوید که باعث سوزش و التهاب در محیط اطراف می‌شود. شاعر از سوزش جوانان، غریبان، و حتی معانی در اثر این گرمای کلام یاد می‌کند. همچنین، به موضوعاتی مانند غربت، شهادت، و گرسنگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند شهادت و غربت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۵۵

به چمن روی نهی سرو و سمن می‌سوزند
برفروزی، همه اطفال چمن می‌سوزند

چه شوی گرم زبان بازی سوسن در باغ
بی‌زبانان جوانان چمن می‌سوزند

برمیفروز به قتل دگران چهره به ناز
که شهیدان تو در خاک کفن می‌سوزند

از دیار تو کسی را نرود پای برون
این غریبان همه در یاد وطن می‌سوزند

لقمة سفرة رو گرمی او نتوان خورد
عبث این گرسنگان دست و دهن می‌سوزند

شد به تاب از من و در بزم به کس حرف نزد
اهل مجلس همه در آتش من می‌سوزند

این چه گرمی است به گفتار تو امشب فیّاض!
که معانی همه در باب سخن می‌سوزند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.