هوش مصنوعی:
این شعر به بیان دردها و رنجهای عشق و معشوق میپردازد. شاعر از تلخیها و شیرینیهای عشق سخن میگوید و اشاره میکند که در مسیر عشق، رنج و آزار اجتنابناپذیر است. همچنین، او به قدرت عشق در دگرگونی و رشد اشاره دارد و از دیوانگی و شوریدگی ناشی از عشق میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و اشاره به رنج و دیوانگی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد یا نیاز به بلوغ فکری بیشتری داشته باشد.
شمارهٔ ۳۷۰
هر که این شیرین لبان محو شکر خندش کنند
شیرة زهر هلاهل شربت قندش کنند
کس درین بیتالحزن بیبهره از آزار نیست
درد معشوق ار نباشد داغِ فرزندش کنند
نیست منع ناله ممکن ناتوان عشق را
گر به تیغ طعنه چون نی بند از بندش کنند
هر نهالی را که گیرد ریشه در گلزار عشق
برکنند اول زبیخ آنگه برومندش کنند
شورش دیوانه از هم بگسلد زنجیر را
مفت مجنونی که بیزنجیر در بندش کنند
جسم اگر خاکست و جان پاکست استبعاد نیست
بوتة خاری بود کز گل برومندش کنند
همچو فیّاضی ندارند این وفا پروردگان
تا به انواع جفا دانسته خرسندش کنند
شیرة زهر هلاهل شربت قندش کنند
کس درین بیتالحزن بیبهره از آزار نیست
درد معشوق ار نباشد داغِ فرزندش کنند
نیست منع ناله ممکن ناتوان عشق را
گر به تیغ طعنه چون نی بند از بندش کنند
هر نهالی را که گیرد ریشه در گلزار عشق
برکنند اول زبیخ آنگه برومندش کنند
شورش دیوانه از هم بگسلد زنجیر را
مفت مجنونی که بیزنجیر در بندش کنند
جسم اگر خاکست و جان پاکست استبعاد نیست
بوتة خاری بود کز گل برومندش کنند
همچو فیّاضی ندارند این وفا پروردگان
تا به انواع جفا دانسته خرسندش کنند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.