هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و غم عمیق شاعر است که از فراق و حسرت رنج می‌برد. او از بی‌توجهی جهان به رنج‌هایش می‌نالد و شوق وصال را دلیل بی‌قراری خود می‌داند. تصاویری مانند آب شدن کوه از درد، قاصد بی‌غم، و آسمان فیّاض که در کهنسالی با کسی مدارا نمی‌کند، به شدت احساسی و نمادین هستند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عاطفی عمیق و نمادین است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۷۸

قاصد بی‌غم کجا شرح ملالم می‌کند
نامه هم کی رفع وسواس خیالم می‌کند

پیکر کوه آب می‌گردد ز شرح درد من
کی تنک رویی چو کاغذ عرض حالم می‌کند

در میان حسرت و غم گه چو کوهم گه چو کاه
من ز غم می‌نالم و حسرت حلالم می‌کند

من که با یادش دمی هرگز نمی‌آیم به خویش
شوق بی‌طاقت چه تکلیف وصالم می‌کند!

آسمان فیّاض با کس در کهن‌سالی نکرد
آنچه با من طفل شوخ خردسالم می‌کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.