هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از تشبیهات و استعاره‌های زیبا برای بیان احساسات عمیق عاشقانه و دردهای عشقی استفاده می‌کند. شاعر از عناصری مانند زلف، ساغر، دل، و بیابان محبت برای توصیف حالات درونی خود بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۳۷۹

دل نظر چون بر رخ آن بی‌ترحّم می‌کند
همچو زلف او ز حیرت دست و پا گم می‌کند

هرزه چشمی‌های چشمم دایم از دخل دلست
ساغر این دریا دلی از پهلوی خم می‌کند

ذوق درد از ساغر می یاد می‌باید گرفت
دل پر از خونست و در ظاهر تبسّم می‌کند

افعی زلف تو از جادووشی چون روزگار
آنکه جو را در کف اغیار گندم می‌کند

در بیابان محبت رهنمایی مشکل است
خضر اینجا گام اول خویش را گم می‌کند

چون روم فیّاض در راهی که رهرو از خطر
هر دم از آواز پای خود توهم می‌کند!
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.