هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دلزدگی از زهد و عزلت سخن میگوید و تصمیم میگیرد به میخانه برود و با شراب و همنشینی با ساغر و پیمانه، خود را از این حالت رها کند. او از عشق به معشوقی پریچهره سخن میگوید و خود را دیوانهای میداند که در نهایت به افسانهای تبدیل خواهد شد. شاعر همچنین از تنهایی و ویرانهنشینی خود میگوید و از جستوجوی آرامش در گوشهای دورافتاده سخن میراند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند شراب و میخانه ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
غزل ۱۳۲
ملول از زهد خویشم ساکن میخانه خواهم شد
حریف ساغر و هم مشرب پیمانه خواهم شد
اگر بیند مرا طفلی به این آشفتگی داند
که از عشق پری رخسارهای دیوانه خواهم شد
شدم چون رشتهٔای از ضعف و دارم شادمانیها
که روزی یار، با آن گوهر یکدانه خواهم شد
به هر جا میرسم افسانهٔ عشق تو میگویم
به این افسانه گفتن عاقبت افسانه خواهم شد
مگو وحشی کجا میباشد و منزل کجا دارد
کجا باشم مقیم گوشهٔ ویرانه خواهم شد
حریف ساغر و هم مشرب پیمانه خواهم شد
اگر بیند مرا طفلی به این آشفتگی داند
که از عشق پری رخسارهای دیوانه خواهم شد
شدم چون رشتهٔای از ضعف و دارم شادمانیها
که روزی یار، با آن گوهر یکدانه خواهم شد
به هر جا میرسم افسانهٔ عشق تو میگویم
به این افسانه گفتن عاقبت افسانه خواهم شد
مگو وحشی کجا میباشد و منزل کجا دارد
کجا باشم مقیم گوشهٔ ویرانه خواهم شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۱۳۱
گوهر بعدی:غزل ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.