هوش مصنوعی:
این متن بیانگر احساسات عمیق و دردناک شاعر از ویرانی و تاراج خانهاش توسط دشمنان است. شاعر از غم و اندوه خود سخن میگوید و از این که دشمنانش خون او را ریختهاند و خانهاش را ویران کردهاند، ابراز ناراحتی میکند. همچنین، او از این که دیگران به او به عنوان یک فرد دیوانه نگاه میکنند، شکایت دارد.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق و احساسات پیچیدهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غمانگیز و دردناک مطرح شده در متن ممکن است برای افراد کمسنوسال مناسب نباشد.
غزل ۱۳۳
اینست کزو رخنه به کاشانهٔ من شد
تاراجگر خانهٔ ویرانه من شد
اینست که میریخت به پیمانهٔ اغیار
خون ریخت چو دور من و پیمانهٔ من شد
اینست که چشم تر من ابر بلا ساخت
سیل آمد و بنیاد کن خانهٔ من شد
اینست که چون دید پریشانی من ، گفت :
وحشی مگر اینست که دیوانهٔ من شد
تاراجگر خانهٔ ویرانه من شد
اینست که میریخت به پیمانهٔ اغیار
خون ریخت چو دور من و پیمانهٔ من شد
اینست که چشم تر من ابر بلا ساخت
سیل آمد و بنیاد کن خانهٔ من شد
اینست که چون دید پریشانی من ، گفت :
وحشی مگر اینست که دیوانهٔ من شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۱۳۲
گوهر بعدی:غزل ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.