هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناتوانی در بیان احساسات و رنج‌های درونی خود سخن می‌گوید. او از بسته بودن زبانش، دل‌آزردگی‌های روحی، و ناامیدی از رسیدن به خواسته‌ها می‌نویسد. همچنین، به موضوعاتی مانند عشق، دین، و حسرت اشاره می‌کند و از آشفتگی و پریشانی خود در برابر مشکلات زندگی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و دل‌آزردگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۲۸

چو بلبل خاطرم از گفتن بسیار نگشاید
زبان بستم که قفل سینه از گفتار نگشاید

ز دین برگشته را از کفر هم کامی نشد حاصل
گره کز سبحه در دل ماند از زنّار نگشاید

نسیمت گر به گلشن وا کند دکّان عطّاری
ز خجلت غنچه رخت خویشتن از بار نگشاید

پریشان خودم دارد سر زلفی که از غیرت
متاع خویش در هر کوچه و بازار نگشاید

به این آشفتگی‌ها همّت فیّاض را نازم
که یک ساعت گره از گوشة دستار نگشاید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.