هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر درباره‌ی ناامیدی، عشق نافرجام، وفاداری و رنج‌های عاطفی است. شاعر از بی‌وفایی معشوق، تنهایی و ناتوانی در رهایی از عشق شکایت می‌کند و به ناامیدی و بی‌پاسخی از سوی جهان اطراف اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۴۲۷

وفاداری از آن ترک شکار افکن نمی‌آید
ازو صد شیوه می‌آید ولی این فن نمی‌آید

بهاری این چنین و در قفس من بی‌خبر از گل
به بخت من صبا هم گاهی از گلشن نمی‌آید

به آن دل آبروی ناله‌ها بردم چه دانستم
که ناخن‌گیری از مومست از آهن نمی‌آید

چه شد عمریست کز تحریک موج گریة خونین
محیطم شب به طوف دورة دامن نمی‌آید

وفاداری از آن بدخو تمنّا داشتم عمری
چه دانستم که کار دوست از دشمن نمی‌آید

مرا زاهد به دین می‌خواند و کافر به ترسایی
به غیر از عاشقی کار دگر از من نمی‌آید

دلم فیّاض در عشق بتان از جوش ننشیند
ز آتش مردن آید، لیک افسردن نمی‌آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.