هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غنایی است که در آن شاعر از انتظار، دوری و فراق یار سخن می‌گوید و از درد هجران و سیاهی روزگار شکایت می‌کند. همچنین، به زیبایی‌های طبیعت مانند بهار و بلبل اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و سیاهی روزگار نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۴۳۹

بر سر شیشه نبود پنبه، که بی‌روی یار
چشم صراحی سفید گشت ز بس انتظار

قرب وی و بعد من چیست چو با هم شدیم
ما و سر زلف او هر دو سیه روزگار

کوی تو بگذارد و جای کند در بهشت
هر که نفهمید ننگ، هر که ندانست عار

بهر شکار دلِ کیست که با صد فریب
دام سیه کرده باز طرّة پرتاب یار؟

فصل خط یار شد نالة فیّاض کو!
مستی بلبل خوش است خاصه به وقت بهار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.