هوش مصنوعی: این شعر از بیقراری و شوریدگی عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از بی‌قراری دل خود در برابر نسیم و باد بهاری می‌نالد و از ناز و غضب معشوق که بر دلش سنگینی می‌کند، شکایت دارد. او از بی‌طاقتی و بی‌اختیاری در عشق می‌گوید و اینکه عشق او را از زمین به گردون برده است. در نهایت، شاعر به این می‌پردازد که ضعف و بی‌اختیاری او ناشی از لطف و امتحان الهی است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و مضامین نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۴۲

از نسیم خط دلم را بیقراری بیش‌تر
شورش دیوانه از باد بهاری بیش‌تر

دوش کز هر شب قرارش با تغافل بیش بود
بود ما را هم زهر شب بیقراری بیش‌تر

از غضب هر چند نازش بار بر دل می‌نهاد
کردم از بی‌طاقتی‌ها بردباری بیش‌تر

زارتر می‌کُشت ما را ناز بی‌پروای او
پیش او چندان که می‌کردیم زاری بیش‌تر

طعنه بر بیتابیم کم زن که کار و بار عشق
اختیاری هست، امّا اضطراری بیش‌تر

از زمین برداشت ما را عشق و بر گردون فکند
اعتبارم بیش شد بی‌اعتباری بیش‌تر

از برای امتحان فیّاض ما را داده‌اند
اختیاری، ضعفش از بی‌اختیاری بیش‌تر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.