هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق به می و میخانه سخن میگوید و از اینکه به خاطر این عشق مورد سرزنش قرار گرفته است، اما همچنان به آن پایبند است. او از لذت نوشیدن شراب و همصحبتی با ساغر میگوید و آرزو میکند که همیشه در این حال باقی بماند.
رده سنی:
18+
متن به موضوعاتی مانند شراب و میگساری اشاره دارد که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، استفاده از استعارههای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۴۴۵
به جرم اینکه لب یار شد مسخّر ساغر
خوریم خون صراحی به کاسة سر ساغر
به راه کعبة میخانهها پیاده خرامم
به شکر آنکه لبی تر کنم ز کوثر ساغر
چو شیشه خون من ار محتسب به خاک بریزد
دمی چو موج نخواهم گذشتن از سر ساغر
مرا خدای به تردامنان باده رساند
به اشک گرم صراحّی و دیدة تر ساغر
همان به است که بیرون زنی ز میکده فیّاض
مباد تر شوی از خندة مکرّر ساغر
خوریم خون صراحی به کاسة سر ساغر
به راه کعبة میخانهها پیاده خرامم
به شکر آنکه لبی تر کنم ز کوثر ساغر
چو شیشه خون من ار محتسب به خاک بریزد
دمی چو موج نخواهم گذشتن از سر ساغر
مرا خدای به تردامنان باده رساند
به اشک گرم صراحّی و دیدة تر ساغر
همان به است که بیرون زنی ز میکده فیّاض
مباد تر شوی از خندة مکرّر ساغر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.