هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا بیانگر مفاهیمی مانند عشق، فنا، و رسیدن به حقیقت است. شاعر از سوختن و نابودی نفس اماره و غرور سخن می‌گوید و به خواننده توصیه می‌کند تا با رهایی از تعلقات دنیوی، به وصال معشوق حقیقی برسد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارند.

شمارهٔ ۴۵۳

فانوسِ شمع کشتة دل شو نهان بسوز
خاموش چون شرار دل سنگ، جان بسوز

تا سایة غرور نیفتد ترا به سر
بال هما به مجمرة آشیان بسوز

پایی سبک رکاب کن، از خاک، جان برآر
بنمای یک کرشمه و هفت آسمان بسوز

پرتو ز شمع مهر نیفتد بخاک ما
بر کشتگان خویش گذر کن روان بسوز

بر هم زن از غبار عدم عرصة وجود
آتش برآر از دل و هر دو جهان بسوز

شب‌ها که در سراغ خودی در خیال‌ها
از من نشان خویش بگیر و نشان بسوز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.