هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق و متناقض خود سخن می‌گوید. با وجود پیری و رنج‌های زندگی، هنوز شور و عشق در دل دارد. او از عشق به معشوق، حسرت گذشته، و تلاطم درونی خود می‌گوید و با تصاویر شاعرانه‌ای مانند غنچه، شبنم، و تیر کمان، احساساتش را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و مفاهیم انتزاعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند رنج و حسرت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۵۵

گر چه پیرم هست در دل ذوق تأثیرم هنوز
چون کمانم پشت و، من با شوخی تیرم هنوز

با وجود آنکه چندین چشمه خونم در گلوست
همچو طفل غنچه شبنم می‌دهد شیرم هنوز

یک چمن گل ریخت هر شاخ تمنّا بر زمین
من درین گلشن چرا چون غنچه دلگیرم هنوز!

صفحة صحرا ز حرف نقش پای من پُرست
گر چه در مشق جنون چون سطر زنجیرم هنوز

عمر بگذشت و هوای زلف جانان در سرم
روز آخر گشت و من در فکر شبگیرم هنوز

گرچه جانداروی صحبت‌ها دم گرم من است
بر در و دیوار حسرت نقش تصویرم هنوز

گر چه مویی گشتم اما موی زلف دلبرم
پای تا سر پیچ و تابِ میل تسخیرم هنوز

گرچه چون خواب پریشان سر به سر آشفته‌ام
می‌توان کردن به زلف یار تعبیرم هنوز

عمر شد فیّاض و از بیداد او لب بسته‌ام
می‌چکد چون شیشة می خون ز تقریرم هنوز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.