هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و عشق الهی است. شاعر از درد عشق، تنهایی، و حسرت سخن میگوید و از مفاهیمی مانند پیمان، بندگی، و حیرت در عشق استفاده میکند. همچنین، اشارهای به داستان حضرت یوسف (ع) دارد که نماد غربت و آزمونهای الهی است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی اشارات فلسفی و دینی ممکن است نیاز به درک بالاتری از ادبیات و عرفان داشته باشد.
شمارهٔ ۴۷۳
باز با عشق تو محکم میکنم پیمان خویش
آتشی میافکنم در دین و در ایمان خویش
منّتی دارم که درد من نمیداند کسی
ورنه میکُشتند بیدردانم از درمان خویش
زین پریشانی که از زلف تو در جان منست
تا قیامت کردهام فکر سر و سامان خویش
وصل اگر با غیر باشد کنج تنهایی گزین
از بهشت دیگران به گوشة زندان خویش
حیرتی دارم که درد دل چرا ناگفته ماند
من که در هر ناله پیدا میکنم پنهان خویش
ملک عشقست این و در وی بندگی فرمانرواست
میکند اینجا رعیّت ناز بر سلطان خویش
غربتش گاهی به چاه و گه به زندان میبرد
ورنه یوسف هم عزیزی بود در کنعان خویش
یوسفیم و خویش را در چاه میرانیم ما
ما نمیبینیم کس را غیر خود اخوان خویش
دل نمیسازد به ما بیوعدة دیدار دوست
ورنه میسازیم ما و دیده با حرمان خویش
زین سفر این مایه حسرتها که ما را سود شد
تا قیامت پای ما و گوشة دامان خویش
حسرت عالم ز دل بیرون رود فیّاض را
گر رسد یک دم به یاد خان عالیشان خویش
آتشی میافکنم در دین و در ایمان خویش
منّتی دارم که درد من نمیداند کسی
ورنه میکُشتند بیدردانم از درمان خویش
زین پریشانی که از زلف تو در جان منست
تا قیامت کردهام فکر سر و سامان خویش
وصل اگر با غیر باشد کنج تنهایی گزین
از بهشت دیگران به گوشة زندان خویش
حیرتی دارم که درد دل چرا ناگفته ماند
من که در هر ناله پیدا میکنم پنهان خویش
ملک عشقست این و در وی بندگی فرمانرواست
میکند اینجا رعیّت ناز بر سلطان خویش
غربتش گاهی به چاه و گه به زندان میبرد
ورنه یوسف هم عزیزی بود در کنعان خویش
یوسفیم و خویش را در چاه میرانیم ما
ما نمیبینیم کس را غیر خود اخوان خویش
دل نمیسازد به ما بیوعدة دیدار دوست
ورنه میسازیم ما و دیده با حرمان خویش
زین سفر این مایه حسرتها که ما را سود شد
تا قیامت پای ما و گوشة دامان خویش
حسرت عالم ز دل بیرون رود فیّاض را
گر رسد یک دم به یاد خان عالیشان خویش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.