هوش مصنوعی:
این شعر از حسرت، عشق و اندوه سخن میگوید. شاعر از درد دل بیرنگ، نالههای بیثمر و ارتباط عشق و زیبایی مینالد. او از دوستیهای همراه با ملال و دشمنیهای شاد یاد میکند و خود را آمادهی حسرت میداند. شاعر با اشاره به جنون و ریسکپذیری، از عشق و هراس قیامت میگوید و در نهایت، دنیا را غیرقابل تعمیر میخواند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند حسرت، اندوه و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارند.
شمارهٔ ۴۸۵
گریه بیخون دلم رنگی ندارد در بساط
بی من آه و ناله با هم کی نمایند اختلاط
آن سبکروح غم عشقم که دایم میکند
گریه بی من انقباض و ناله با من انبساط
گر دل درد آشنای من نبودی در میان
عشق را و حسن را با هم نبودی ارتباط
کردهام تا بودهام در انقلاب روزگار
دوستیها با ملال و دشمنیها با نشاط
من مهیّا میکنم اسباب حسرت ورنه نیست
سینه را بیسعی من سامان آهی در بساط
من جنونم، میزنم خود را به دریا بیدرنگ
عقل گو بنشین که تا کشتی بسازد احتیاط
هول فردای قیامت گر ندارم دور نیست
کردهام با تار زلفش عمرها مشق صراط
گر نه بهر دیدن روی تو باشد کی کند
اشک خونین با سر مژگان عاشق اختلاط!
غم مخور فیّاض دنیا قابل تعمیر نیست
در ره سیل فنا کردند طرح این رباط
بی من آه و ناله با هم کی نمایند اختلاط
آن سبکروح غم عشقم که دایم میکند
گریه بی من انقباض و ناله با من انبساط
گر دل درد آشنای من نبودی در میان
عشق را و حسن را با هم نبودی ارتباط
کردهام تا بودهام در انقلاب روزگار
دوستیها با ملال و دشمنیها با نشاط
من مهیّا میکنم اسباب حسرت ورنه نیست
سینه را بیسعی من سامان آهی در بساط
من جنونم، میزنم خود را به دریا بیدرنگ
عقل گو بنشین که تا کشتی بسازد احتیاط
هول فردای قیامت گر ندارم دور نیست
کردهام با تار زلفش عمرها مشق صراط
گر نه بهر دیدن روی تو باشد کی کند
اشک خونین با سر مژگان عاشق اختلاط!
غم مخور فیّاض دنیا قابل تعمیر نیست
در ره سیل فنا کردند طرح این رباط
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.