هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید. او با دیدن ابروی معشوق، تمام توجهاش را به او معطوف کرده و از دیگران روی گردانده است. شاعر از رنجها و فداکاریهایش در راه عشق میگوید و اینکه چگونه خود را به خطر انداخته و تغییر داده است تا به معشوق نزدیک شود. در نهایت، او از تأثیر منفی این عشق بر روحیهاش میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات موجود در شعر نیاز به درک عمیقتری از ادبیات و عرفان فارسی دارد.
شمارهٔ ۵۲۱
چون بر ابرویش نظر اندختم
تیغ او دیدم سپر انداختم
هر نظر کز دوست بر غیری فتاد
آن نظر را از نظر انداختم
تا به کام دل توان پرواز کرد
صد گره بر بال و پر انداختم
بهر آن بیخانة در عمرها
خویشتن را دربدر انداختم
مجلس فیّاض دل را تیره داشت
خویش را جای دگر انداختم
تیغ او دیدم سپر انداختم
هر نظر کز دوست بر غیری فتاد
آن نظر را از نظر انداختم
تا به کام دل توان پرواز کرد
صد گره بر بال و پر انداختم
بهر آن بیخانة در عمرها
خویشتن را دربدر انداختم
مجلس فیّاض دل را تیره داشت
خویش را جای دگر انداختم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.