هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های درونی خود سخن می‌گوید. او از دل افسرده، آرزوهای پژمرده، و حسرت‌های فراوان خود یاد می‌کند و به دنبال گرمای نگاهی است که بتواند دلش را روشن کند. همچنین، او از ندامت و زخم‌های روحی خود می‌نالد و احساس می‌کند که سال‌ها در تنهایی و تاریکی به سر برده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و روانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، بیان دردها و رنج‌های درونی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۳۶

بَدَم با نالة بلبل دل افسرده‌ای دارم
به طبعم می‌خورد گل، خاطر آزرده‌ای دارم

نگاه گرم می‌خواهم که آتش در دل افروزد
که عمری شد درین خلوت چراغ مرده‌ای دارم

خرامی سوی من هم ای نسیم وعده عمری شد
که بر شاخ تمنّا غنچة پژمرده‌ای دارم

نه آب از خضر می‌خواهم نه می از پیر میخانه
کف خونابه از داغِ دل افشرده‌ای دارم

ز کوته کردن دست از سر خوان تمنّایش
لبی صد زخمِ دندانِ‌ ندامت خورده‌ای دارم

به دل از عشوة جانان نه صبرم ماند و نه طاقت
درین منزل متاع سیل حسرت برده‌ای دارم

به زر آسان نگردد کار ورنه غنچه می‌داند
که من هم از دل صد پاره مشت خرده‌ای دارم

چه حسرت‌ها ازو خوردم ندامت‌ها ازو بردم
همین باشد که از وی خورده‌ای یا برده‌ای دارم

نه از دل ناله می‌جوشد، نه لب خونابه می‌نوشد
دگر فیّاض خوش هنگامة افسرده‌ای دارم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.