هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق نافرجام و درد دوری از معشوق سخن می‌گوید. او از ناتوانی در بیان احساسات، رنج شب‌های دوری، و بی‌قراری در فراق می‌نالد. همچنین، از ناامیدی و احساس بی‌پناهی در برابر بیداد معشوق و ناتوانی در رهایی از عشق او صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۶۸

جا در دل پاک تو نمودن نتوانم
چون گرد بر آن آینه بودن نتوانم

مژگان شکند خار به چشمم شب دوری
گر بخت شوم بی‌تو غنودن نتوانم

بر چهره اگر گرد ملالی ننشیند
رخساره به آیینه نمودن نتوانم

شد خاک سرم در ره بیداد تو ای وای
از خرمن حسن تو ربودن نتوانم

چون کاهربا گشته‌ام، اما پر کاهی
از خرمن حسن تو ربودن نتوانم

ذوق سفرم گرم چنان کرده که دیگر
گر یار کند وعده که بودن، نتوانم

فیّاض اگر صیقف دیدار نباشد
زآیینة دل زنگ زدودن نتوانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.