هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و حسرت خود میگوید، از ضعف و ناتوانی خود در رسیدن به معشوق شکایت میکند، و بیان میکند که حتی اگر تمام دنیا را داشته باشد، باز هم آن را فدای معشوق میکند. او از بینشان بودن راه عشق میگوید و اینکه تلاشهایش بیثمر است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند حسرت و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۵۶۷
ز دانش مرا بس، که نام تو دانم
سوادم همین بس که نام تو خوانم
چرا نالم از ضعف، آن قوّتم بس
که آهی به عمری به پایان رسانم
جز آه شرربار حسرت ثمر کو!
نهالی که در عرصة دل نشانم
مراد دو عالم اگر در کف آید
کف خاک نبود که بر سر فشانم
به آن بینشان کوی کس ره نبردست
عبث قاصد اشک را میدوانم
به گَرد سواران نخواهم رسیدن
درین دشت گلگون چه بر میجهانم
چه پرسی ز من حال فیّاض بیدل
تو دادی به صحرا سرش، من چه دانم؟
سوادم همین بس که نام تو خوانم
چرا نالم از ضعف، آن قوّتم بس
که آهی به عمری به پایان رسانم
جز آه شرربار حسرت ثمر کو!
نهالی که در عرصة دل نشانم
مراد دو عالم اگر در کف آید
کف خاک نبود که بر سر فشانم
به آن بینشان کوی کس ره نبردست
عبث قاصد اشک را میدوانم
به گَرد سواران نخواهم رسیدن
درین دشت گلگون چه بر میجهانم
چه پرسی ز من حال فیّاض بیدل
تو دادی به صحرا سرش، من چه دانم؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.