هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و عشق سخن می‌گوید، با تصاویری از آتش، باده، و جدایی. شاعر از درد هجران و عشق ناکام می‌نالد و خواهان رهایی از این رنج است. در عین حال، به مفاهیمی مانند حقیقت، مجاز، و تقابل عشق و زهد نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به باده و مفاهیم انتزاعی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۷۰

می‌توانم ای فلک گر دست بر ترکش زنم
از خدنگ ناله‌ای در خرمنت آتش زنم

یاد او در هجر گل میریزدم بی خارِ رشک
باده دُردآمیز بود اکنون من بی‌غش زنم

می‌جهم گر چون سپند از آتش خود دور نیست
میکشم میدان که خود را خوب بر آتش زنم

دل مشبک گشت و ناراضی است می‌خواهم که باز
یک شبیخون دگر بر ناوک ترکش زنم

کار بر من تنگ دارد صحبت زاهد، کجاست
وسعت مشرب که می با ساقی مهوش زنم

آتش افسرده‌ای دارد چراغان مجاز
کو حقیقت تا بغل بر شعلة سرکش زنم

یا صمد دارد به لب فیّاض و در دل یا صنم
آتشی خواهم درین گبر مسلمان وش زنم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.