هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق نافرجام و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از ستم معشوق، اندوه، جنون عشق و ناتوانی در فراموشی مینالد. تصاویری مانند «چاک زدن جامه جان»، «خون اندیشه» و «شیشه حوصه لبریز جنون» نشاندهنده عمق درد و آشفتگی اوست. در پایان، شاعر آرزوی انتقام از معشوق را دارد، اما در عین حال به ناتوانی خود اعتراف میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاطفی پیچیده، درد عشق و یأس است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی تصاویر مانند «خونابه دل» و «لشکر شعله» ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۵۷۱
وقت شد کز ستمت جامة جان چاک زنم
چاک بیداد تو در پیرهن خاک زنم
خون اندیشه ز سودای تو فاسد شده کاش
نشتر برق جنون بر رگ ادراک زنم
بسکه سودای تو پیچید به دل نزدیکست
برق آهی شده در خرمن افلاک زنم
می خونابة دل نشئة دیگر دارد
تا به کی غوطه به خون جگر تاک زنم
شیشة حوصه لبریز جنون شد پس از این
در بیطاقتیِ حلقة فتراک زنم
ای خوشا بخت که از سرمة خاک قدمت
آب بر آتش این دیدة غمناک زنم
داغِعاجز کُشیم ورنه توانم فیّاض
لشکر شعله کشم بر صف خاشاک زنم
چاک بیداد تو در پیرهن خاک زنم
خون اندیشه ز سودای تو فاسد شده کاش
نشتر برق جنون بر رگ ادراک زنم
بسکه سودای تو پیچید به دل نزدیکست
برق آهی شده در خرمن افلاک زنم
می خونابة دل نشئة دیگر دارد
تا به کی غوطه به خون جگر تاک زنم
شیشة حوصه لبریز جنون شد پس از این
در بیطاقتیِ حلقة فتراک زنم
ای خوشا بخت که از سرمة خاک قدمت
آب بر آتش این دیدة غمناک زنم
داغِعاجز کُشیم ورنه توانم فیّاض
لشکر شعله کشم بر صف خاشاک زنم
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.