هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی بهشت را نیز در سایه‌ی حضور معشوق فراموش می‌کند. او از زیبایی معشوق و میل ذاتی خود به این زیبایی می‌گوید و تأکید می‌کند که نمی‌تواند از این عشق دست بکشد. همچنین، شاعر از بی‌وفایی دنیا و دل‌بستگی‌های گذرا ابراز نارضایتی می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا پیچیده باشد.

شمارهٔ ۵۸۱

کی به فریب سبزه دل مایلِ کشت میکنم
در چمن خط تو من سیر بهشت میکنم

با سر کویت ار کنم یاد بهشت جاودان
بر در کعبه می‌روم سیر کنشت می‌کنم

آینه‌ام چه می‌کنم دیدن زاهد آرزو!
صورت خوب خویش را بهر چه زشت می‌کنم!

میل رخ نکو بود لازمة سرشت من
کی به نصیحت تو من ترک سرشت می‌کنم

چند چو فیّاض نهم دل به وفای این جهان
ترک علاقه بعد از این زین دو سه خشت می‌کنم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.