هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات متضاد و پیچیده‌ی عاشق نسبت به معشوق است. شاعر از یک سو از دیدن روی معشوق خوشحال می‌شود و از سوی دیگر از غم فراق او گریان می‌شود. او از نگاه‌های معشوق و رفتارهای دوگانه‌ی او (مانند خنده‌های پنهان و روگردانی) حیران و سرگردان شده است. شاعر احساسات خود را با تصاویر زیبایی مانند سرو و گل توصیف می‌کند و از درد عشق و ناتوانی در درمان آن می‌نالد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه‌ی پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای مخاطبان کم‌سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته در شعر ممکن است برای کودکان نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۸۷

خوش آنکه رویت بینم و در روی تو حیران شوم
تو بر رخم خندان شوی من از غمت گریان شوم

آن قدّ رعنای ترا هر لحظه گردم گرد سر
و آن سرو بالای ترا هر دم بلاگردان شوم

تو خنده را بر رغم من در زیر لب پنهان کنی
من آشکارا گریم و در زیر لب خندان شوم

تو در حیا غلطان شوی از گریة بیجای من
وز خندة پنهان تو من در شکر پنهان شوم

از شرمِ روگردانِ‌تو وز خندة پنهان تو
سر تا به پا خندان کنم پا تا به سر گریان شوم

چون چشم پوشانی ز من، چون روی گردانی ز من
دل آه را میدان دهد، من گریه را دامان شوم

چون درد دل گویم به تو! چون کام دل جویم ز تو!
نه من کنم فهمش نه تو، از بس که سرگردان شوم

اشک حیا حیران شود، آرایش مژگان شود
بر برگ گل غلتان شود در خاک و خون غلتان شوم

بر سرو می‌پوشی قبا، بر موی می‌بندی کمر
بر پسته می‌سازی سخن سهل است اگر حیران شوم

از لطف بنوازی مرا از غم بپردازی مرا
چندانکه میسازی مرا من بیشتر ویران شوم

از پیچ و تاب آن کمر پیچد دلم بر یکدگر
فیّاض نتوانم اگر کاین درد را درمان شوم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.