هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و ایثار سخن می‌گوید، جایی که شاعر خود را کاملاً به معشوق سپرده و هر آنچه دارد را فدای عشق می‌کند. او از رنج‌ها و وسوسه‌ها می‌گوید اما با این حال، عشق را بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم فلسفی مانند تقدیر و طالع دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و ایثارگونه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۹۵

خود را به ناز آن بت طنّاز داده‌ایم
صد ملک دل به غارت یک ناز داده‌ایم

در راه عشق عافیت از ما مجو که ما
انجام را به مژدة آغاز داده‌ایم

دل را که آشیانة طاووس آرزوست
از خار خار وسوسه پرواز داده‌ایم

در بزم شوق ساغر لبریز وصل را
صد ره گرفته‌ایم و دگر باز داده‌ایم

گو آشیان طمع ببر از ما کنون که ما
خود را به یادِ جلوة پرواز داده‌ایم

هر بلبل نظاره که آهنگ دل نداشت
از شاخ گلبن مژه پرواز داده‌ایم

تا بسته‌ایم راه امل بر حریم دل
در سینه راه جلوة صد راز داده‌ایم

با ما نسازد ار فلک سفله، گو مساز
اکنون که تن به طالع ناساز داده‌ایم

با لذّت غمت که دو عالم در آن گمست
غم‌های رفته را همه آواز داده‌ایم

تا از کدام پرده برآید نوای ما
گوشی به نغمه‌ریزی این ساز داده‌ایم

فیّاض حشر مرده دلانست هر نفس
تا ما به نطق رخصت اعجاز داده‌ایم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.