هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر حالتی از انتظار، شیدایی و اشتیاق به معشوق است. شاعر خود را پروانهای میداند که دور آتش نشسته و عمری را در فراق معشوق سپری کرده است. با وجود رنج و سختی، این انتظار برایش شیرین و خوشایند است. شعر همچنین به مفاهیمی مانند عشق الهی، صبر و تسلیم در برابر تقدیر اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و استعارههای به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۵۹۶
عمریست تا جدا ز تو مهوش نشستهایم
پروانهایم و دور ز آتش نشستهایم
با آنکه عیش از دل ما نسخه میبرد
دایم چو زلف یار مشوّش نشستهایم
در انتظار سرمة گردی از آن سوار
عمریست چشم بر ره ابرش نشستهایم
فارغ نشد رقیب ز خمیازه چون کمان
تا ما به پهلوی تو چو ترکش نشستهایم
ای زاهد از شکفتگی ما عجب مدار
عمری چون نشئه با می بیغش نشستهایم
چون داغ لاله بیغم عشق پریرخان
افسردهایم اگرچه در آتش نشستهایم
فیّاض غم مدار که هر چند پیش دوست
در خون نشستهایم ولی خوش نشستهایم
پروانهایم و دور ز آتش نشستهایم
با آنکه عیش از دل ما نسخه میبرد
دایم چو زلف یار مشوّش نشستهایم
در انتظار سرمة گردی از آن سوار
عمریست چشم بر ره ابرش نشستهایم
فارغ نشد رقیب ز خمیازه چون کمان
تا ما به پهلوی تو چو ترکش نشستهایم
ای زاهد از شکفتگی ما عجب مدار
عمری چون نشئه با می بیغش نشستهایم
چون داغ لاله بیغم عشق پریرخان
افسردهایم اگرچه در آتش نشستهایم
فیّاض غم مدار که هر چند پیش دوست
در خون نشستهایم ولی خوش نشستهایم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.