هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه و ناکامی‌های عاطفی است. شاعر از آرزوهای بربادرفته، عشق نافرجام، و جستجوی بی‌ثمر برای درمان دردها سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به سردرگمی و گمراهی در مسیر زندگی و عشق دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و سردرگمی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۰۴

عمرها ما از خدا درد ترا می‌خواستیم
آفت جان و دل خود از خدا می‌خواستیم

کام دل عمری ز چشمانت طلب کردیم حیف
ساده‌لوحی بین ز بیماران دوا می‌خواستیم

آسمان پردیر می‌جنبد پی تدبیر کار
منصب افلاک را یک چند ما می‌خواستیم

بی‌رواجی‌ها عجب ما را رواجی داده است
خویش را در ناروایی‌ها روا می‌خواستیم

هرگز امّید دوایی در دل ما ره نیافت
درد او می‌خواستیم از عشق تا می‌خواستیم

صورت دیبای بستر شد تن بی‌درد ما
پهلوی از بستر راحت جدا می‌خواستیم

صحبت افسردة این خام طبعان دوزخست
در پی آشفتگان عشق جا می‌خواستیم

در پی این رهروان رفتیم و گمره‌تر شدیم
از پی گم کرده راهان رهنما می‌خواستیم

تا به کی فیّاض ازین افسردگی‌ها تا به کی!
آتش سوزنده را در زیر پا می‌خواستیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.