هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و رنج عاشقانه و ناتوانی در درمان آن می‌پردازد. شاعر از بی‌پناهی و بی‌پاسخ ماندن درد دل نزد دیگران سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که اظهار درد گاهی بیش از خود درد آزاردهنده است. همچنین، او از بی‌توجهی دنیا و ناتوانی در درک درد عشق توسط دیگران شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و روان‌شناختی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها جذاب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۱۶

هر جا که نام درد دل مبتلا بریم
رنگ اثر ز چهرة سعی دوا بریم

چون نبض خسته می‌جهد این جا دل مسیح
بیمار عشق را چه به دارالشّفا بریم!

اظهار درد بیشتر از درد می‌کشد
صد درد می‌کشیم که نام دوا بریم

صد ره به ما مطالب کونین عرض کرد
همّت نهشت دست به سوی دعا بریم

تکلیف پادشاهی دنیا به ما مکن
درد سری که هیچ ندارد کجا بریم!

بیگانگان به درد دل ما نمی‌رسند
این تحفه به که بر در آن آشنا بریم

فیّاض حرف عقل چه لازم به بزم عشق
در پیش پادشاه چه نام گدا بریم!
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.