هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، رنج‌های ناشی از بی‌مهری‌ها، و تحمل دردهای ناگفته است. شاعر از گذشته‌ای پر از محبت و صبر سخن می‌گوید که اکنون از دست رفته است. همچنین، او از خواری‌ها و رنج‌هایی که تحمل کرده، سخن می‌گوید و ترس از نزاع با معشوق را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، رنج‌های عاشقانه و مفاهیم انتزاعی است که درک آن‌ها برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک بالاتر از عواطف انسانی است.

شمارهٔ ۶۴۳

ز ناز آن رامْ دشمن گرچه دایم می‌رمید از من
ولی درد دلِ ناگفته گاهی می‌شنید از من

من آن نامهربانی‌ها که می‌دیدم نمی‌بینم
نمی‌دانم به غیر از مهربانی‌ها چه دید از من!

نمی‌دانم کباب ناز بودم یا عتاب امشب
همین دانم که خونابی به حسرت می‌چکید از من

تو طاقت دشمن و، آنگه من و طاقت، محالست این
کنون آن صبر و آن طاقت که می‌دیدی رمید از من

خوشا عهدی که در کوی تو بودم از جهان فارغ
چه خواری‌ها که گردون از تغافل می‌کشید از من

ز بس خون‌ها ز رشک کشتگانت می‌خورم ترسم
که جوشد در قیامت خون یک محشر شهید از من

تو ای فیّاض اگر با من نزاعی در جهان داری
جهان و هر چه در وی از تو و میرزا سعید از من
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.