هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از زبان عاشقی بیان می‌شود که در آرزوی دیدار معشوق است. شاعر از مفاهیمی مانند لبخند معشوق، غمزه‌های او، و گشایش راه‌های بسته با دعا و صبر سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به درد عشق و انتظار برای گشایش مشکلات وجود دارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل ۱۵۷

لب بجنبان که سر تنگ شکر بگشاید
شکرستان ترا قفل ز در بگشاید

غمزه را بخش اجازت که به خنجر بکند
دیده‌ای کو به تو گستاخ نظر بگشاید

ره نظارگیان بسته به مژگان فرما
که به یک چشم زدن راه گذر بگشاید

در گلویم ز تو این گریه که شد عقدهٔ درد
گرهی نیست که از جای دگر بگشاید

شب مارا به در صبح نه آن قفل زدند
که به مفتاح دعاهای سحر بگشاید

همه را کشت، بگویید که با خاطر جمع
این زمان بازکند تیغ و کمر بگشاید

راه تقریب حکایت ندهی وحشی را
که مبادا گله را پیش تو سر بگشاید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۵۶
گوهر بعدی:غزل ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.