هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم، اشک، ناله و باد صبا به عنوان یاران شبانه‌اش یاد می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد که در تنهایی و رنجش همراه او باشند. او از عشق و رنج‌های عاشقانه می‌گوید و آرزو می‌کند که این همراهان تا روز قیامت با او بمانند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری کلاسیک ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۸۱

ترا می‌خواستم ای غم که شب‌ها یار من باشی
تو هم ای ناله بزم افروز شام تار من باشی

ترا شب زنده‌داری زان سبب آموختم ای اشک
که شب‌ها پاسبان دیدة بیدار من باشی

ترا دریای خون ای دیده زان دادم که گر روزی
ز من کاری نیاید آبروی کار من باشی

تو ای بد صبا زانت به زلفش فخر می‌دادم
که گر دامن کشد از من تو جانب‌دار من باشی

دلم آیینة حسن است خواهی چهره بنمایم
که تا روز قیامت عاشق دیدار من باشی

چه بهتر زانکه طبع نازکت مشغول من باشد
اگر راحت نخواهی از پی آزار من باشی

دلم را غمگساری‌ها نمی‌سازد همان بهتر
غمم افزون کنی فیّاض اگر غمخوار من باشی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.