هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از عشق یکطرفه و بی‌وفایی معشوق است. شاعر از ناآشنایی دوست و آشنایی دشمن شکایت دارد و از غم و حسرتی که معشوق برای او به ارمغان آورده سخن می‌گوید. او وفاداری خود و بی‌وفایی معشوق را مقایسه می‌کند و از روزی که معشوق را برگزید و اکنون که مورد بی‌مهری قرار گرفته، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، بیان احساسات شدید و شکایت از بی‌وفایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۱ - خطاب به دوستی که بی‌وفاست

ای نازنین که نازش من بر تو باد و بس
بیگانة غم تو مباد آشنای من

ای آشنای دشمن و ناآشنای دوست
وی دشمن مروّت و خصم رضای من

ای آنکه نیست کار دلم جز وفای تو
ای آنکه نیست کام دلت جز جفای من

ای غمزدای دیده و حسرت‌فزای من
ای دلبر ستیزه‌گر بی‌وفای من

ای نازش نیازم سر تا به پایِ تو
ای پایمال نازت سر تا به پایِ من

شکریست در لباس شکایت دل مرا
وآنهم ز بخت بی‌اثر نارسای من

روزی که برگزیدمت از اهل روزگار
گفتم که دیگری نگزینی به جای من

عمریست در وفای تو عمرم بسر گذشت
کز تو نبود غیر غمت مدّعای من

خود طرفه اینکه نرم نیی در وفا هنوز
وین طرفه‌تر که سخت‌تری در جفای من

روزی که کیمیای تو تأثیرجو نبود
کامل عیار بود مس ناروای من

اکنون که سنگ راه تو نرخ گهر گرفت
شد این‌چنین به خاک برابر طلای من

دانسته گر کنی به من اینها خوشا دلم
ور خود ز حال من خبرت نیست وای من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - خطاب به دوستی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲ - شاید خطاب به قاضی سعید باشد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.