هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و فداکاری در راه آن می‌پردازد. شاعر از رهایی از دغدغه‌های دنیوی و تسلیم شدن در برابر عشق سخن می‌گوید. او از دردها و رنج‌های عشق و بی‌قراری دل در این راه صحبت می‌کند و به نوعی تسلیم شدن در برابر سرنوشت و عشق را توصیه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری در عشق و تسلیم شدن در برابر سرنوشت ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل ۱۷۱

اغیار را آسان کشد عاشق چو ترک جان کند
هر کس که از جان بگذرد بسیار خون آسان کند

ای دل به راه سیل غم جان را چه غمخواری کنی
این خانهٔ اندوه را بگذار تا ویران کند

جان صرف پرکاری که او چون رو به بازار آورد
بازار خوبان بشکند نرخ بلا ارزان کند

از بی سر و سامانیم یاران نصیحت تا به کی
او می‌گذارد تا کسی فکر سرو سامان کند

شد کعبهٔ دل از بتان بتخانه وحشی چون کنم
داغ رقیبانش اگر آتشگه گبران کند
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۷۰
گوهر بعدی:غزل ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.