هوش مصنوعی: این متن بیانگر درد و رنج عشق نافرجام است. شاعر از یار خود که میل به کشتن او دارد، شکایت می‌کند و از افشای درد عشق خود و رسوایی‌ای که این عشق برایش به همراه آورده، سخن می‌گوید. او از اشک‌هایش که آبرویش را می‌برد و از کسانی که به تماشای جنون او می‌آیند، گله می‌کند. همچنین، شاعر از دردهای مداوم و سنگینی که بر دلش وارد می‌شود، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، بیان درد و رنج عشق و مفاهیم مرتبط با آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی بیشتری دارد.

غزل ۱۸۸

هرکه یار ماست میل کشتن ما می‌کند
جرم یاران چیست دوران این تقاضا می‌کند

می‌کند افشای درد عشق داغ تازه‌ام
این سیه‌رو دردمندان را چه رسوا می‌کند

اشک هر دم پیش مردم آبرویم می‌برد
چون توان گفتن که طفلی با من اینها می‌کند

از جنون ما تماشای خوشی خواهد شدن
هر که می‌آید به کوی ما تماشا می‌کند

دم به دم از درد وحشی سنگ بر دل می‌زند
هر زمان درد دلی از سنگ پیدا می‌کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۸۷
گوهر بعدی:غزل ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.