هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و جنون سخن می‌گوید. شاعر از احساسات شدید عاشقانه و تأثیر آن بر عقل و روان صحبت می‌کند. همچنین، از فرهاد و شیرین به عنوان نماد عشق و فداکاری یاد می‌شود. شاعر از تغییرات احساسی و عاطفی که عشق به همراه می‌آورد، سخن می‌گوید و از خودبی‌خویشی و تسلیم شدن در برابر عشق صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و اشارات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

غزل ۱۹۸

شوقم گرفت و از در عقلم برون کشید
یک روزه مهر بین که به عشق و جنون کشید

آن آرزو که دوش نبودش اثر هنوز
بسیار زود بود به این عشق چون کشید

فرهاد وضع مجلس شیرین نظاره کرد
برجست و رخت خود به سوی بیستون کشید

خود را نهفته بود بر این آستانه عشق
بیرون دوید ناگه و ما را درون کشید

آن نم که بود قطره شد و قطره جوی آب
وز آب جو گذشت به توفان جنون کشید

زین می به جرعهٔ دگر از خود برون رویم
زین بادهای درد که از ما فزون کشید

وحشی به خود نکرد چنین خوار خویش را
گر خواریی کشید ز بخت زبون کشید
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۹۷
گوهر بعدی:غزل ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.