هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از تلاش و رنج‌های خود در راه رسیدن به هدف سخن می‌گوید. او از سختی‌های مسیر و ناامیدی‌هایی که با آن مواجه است، صحبت می‌کند، اما همچنان به تلاش ادامه می‌دهد. شاعر به عشق و جستجوی معنا در زندگی اشاره می‌کند و از طبیعت و نمادهای آن برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل ۲۰۵

خونخواره راهی می‌روم تا خود به پایان کی رسد
پایی که این ره سر کند دیگر به دامان کی رسد

سهل است کار پای من گو در طلب فرسوده شو
این سر که من می‌بینمش لیکن به سامان کی رسد

گر چه توانی چاره‌ام سهل است گو دردم بکش
نتوان نهادن بدعتی عاشق به درمان کی رسد

جانی که پرسیدی از و کرده وداع کالبد
بر لب ستاده منتظر تا از تو فرمان کی رسد

داور دلم در تربیت شاخی برش نادیده کس
تا چون گلی زو بشکفد یا میوهٔ آن کی رسد

نازم مشام شوق را ورنه صبا گر بگذرد
در مصر بر پیراهنی بویش به کنعان کی رسد

موری بجد بندد میان بزم سلیمان جا کند
تو سعی کن وحشی مگو کاین جان به جانان کی رسد
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۰۴
گوهر بعدی:غزل ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.