هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از غرور و خودبینی انتقاد میکند و مخاطب را به فروتنی و توجه به نیازمندان دعوت مینماید. شاعر از غرور و ناز مخاطب شکایت کرده و او را به دیدن درد و رنج دیگران تشویق میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی موجود در متن نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل ۲۲۴
آخر ای مغرور گاهی زیر پای خود نگر
زیر پای خود سر عجز گدای خود نگر
این چه استغنا و ناز است ، این چه کبر و سرکشیست
حسبهلله به سوی مبتلای خود نگر
چون خرامی غمزه را بنشان بر آن دنبال چشم
نیمکشت ناز خلقی بر قفای خود نگر
این مبین جانا که آسان پنجه صبرم شکست
زور بازوی غم مرد آزمای خود نگر
باورت گر نیست از وحشی که میسوزد ز تو
چاک در جانش فکن داغ وفای خود نگر
زیر پای خود سر عجز گدای خود نگر
این چه استغنا و ناز است ، این چه کبر و سرکشیست
حسبهلله به سوی مبتلای خود نگر
چون خرامی غمزه را بنشان بر آن دنبال چشم
نیمکشت ناز خلقی بر قفای خود نگر
این مبین جانا که آسان پنجه صبرم شکست
زور بازوی غم مرد آزمای خود نگر
باورت گر نیست از وحشی که میسوزد ز تو
چاک در جانش فکن داغ وفای خود نگر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۲۳
گوهر بعدی:غزل ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.