هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناپایداری روزگار و تقدیر سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که در میدان زندگی سوار بر اسب اقبال است، اما گاهی چرخ روزگار او را مانند گوی به این سو و آن سو می‌کشد. شاعر از دردها و سختی‌های زندگی شکایت دارد و امیدوار است که با کمک و عنایت دیگران، بتواند بر این مشکلات غلبه کند. او همچنین از بی‌عدالتی‌های روزگار و تأثیر آن بر زندگی خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و شکایت از روزگار ممکن است برای مخاطبان جوانتر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۲

دولتت گر نیک ننوازد مرا
روزگار بد بر اندازد مرا

بینوائیها بسوزد جان من
گرنه جودت برگها سازد مرا

پایمال هر خسم دارد سپهر
سعی تو گرسرنیفزاید مرا

از سعادت چون کنم طرف کمر
چون نحوست کیسه پردازد مرا

از عنایتهای تو از زر و سیم
دستها گستاخ چون یازد مرا

کز شکایتهای دولت جان و تن
از تف اندیشه بگدازد مرا

گر معینی باشی اندر حق من
دل به بخت جاودان نازد مرا

تو عنایت کن که آنگه روزگار
گر بخواهد گرنه،بنوازد مرا

گر به خدمت کم رسم دست زمان
هر زمانی جنگی آغازد مرا

وربه خدمت می رسم چوگان چرخ
بر دردت چون گوی می بازد مرا

من سوار و مرد این میدان نیم
اسب اقبال تو می تازد مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳ - قوامی در حق عمادی گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.