هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، رنج، وابستگی به معشوق و ستایش اوست. شاعر از دردهای عشق و غم می‌گوید و چگونه با وجود همه سختی‌ها، همچنان به معشوق وفادار است. همچنین، اشاراتی به مسائل اخلاقی و اجتماعی مانند فساد و صلاح دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات غیرمستقیم به مسائل اخلاقی وجود دارد که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد.

شمارهٔ ۱۶ - در استعطاء و طلب جامه و اسب وتقاضای مرخصی چند روزه است

ای آنکه جز به صدر تو نگرایم
الا نسیب مدح تو نسرایم

از چرخ تو است نجم شب افروزم
وز بحر تو است طبع گهر زایم

بی دوستیت سست شود دستم
بی پایه تو لنگ بود پایم

خرگه به عرش بربرم از همت
تا داده ای به خیمه درون جایم

از طبع بلبلان خوش آوازم
وز نظم طوطیان شکر خایم

گر شخص من به جامه بیارائی
من جان تو به نکته بیارایم

در دست غم فتاده ام از عمری
تا خیمه کسان تو می پایم

بر پرده رسوم تو بفتاده
از چنگ غم رها نشود نایم

هر چند کاب عاشق طبعم شد
با نان همی به کوشش برنایم

چون آتش تفکر خاکی را
آبی نماند باد چه پیمایم

دستار بر صلاح چو در بندم
شلوار بر فساد بنگشایم

گویند زن رها کن و فارغ شو
رایی مزن که نیست بدان رایم

چون با غلام خوی نکردستم
زن هشته گیر خواجه کرا گایم

بر جمله حدیث بده اسبم
تا خانه را ببینم و باز آیم

وان رسمکم که هست مکاء اکنون
تا در دعای خیر بی فزایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیلن
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - در مدح و استعطاء است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷ - در مدح نجم الدین لقبی و درخواست دو چیز از او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.