هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد و رنج‌های زندگی، بی‌عدالتی‌ها و ناملایمات اجتماعی سخن می‌گوید. شاعر از ظلم و ستمی که بر او روا داشته شده شکایت دارد و از شرایط ناعادلانه و دشواری‌هایی که با آن مواجه است، ابراز نارضایتی می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند بهشت و دوزخ، فقر و نابرابری اجتماعی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین انتقادی و اجتماعی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از اشارات به ظلم و نابرابری ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۹ - در شکایت از عدم وصول حوالتی که برای او شده است

ای خواجه تا کی از تو بیداد و ظلم بر من
تا چندمان دوانی « . . . » به گرد خرمن

کردی مرا حواله با گنده ای و پیری
این عار شهر و روستا آن ننگ کوی و برزن

از عشوه ها نگفتم چون پسته کنندم
در دستشان می فکن در پای سیم افکن

آن گویدم بدین شو وین گویدم بدان شو
من در میانه حیران تو بر کناره برزن

چون گویمش که دستار آن گویدم که اینک
بردار و ریشه می کن یعنی که ریش می کن

ای صدر دین که بادی با خیر و خرمیها
اندر میانه ما منداز شر و شیون

ما را حواله ای کن زین به که نیست پیدا
آن زن به مزد مسکین در هیچ جا و مسکن

تا کی دهم صداعت در دم این پلیدان
که آخر بهشت نتوان برساختن ز گلخن

گندم بدول بادا با تو مرا همیشه
شادانه باد جوجو مرجوی ارزن ارزن
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸ - در مدح و مطالبه پرداخت حوالتی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰ - شکایت از عمید نامی بشخصی مختص الدوله لقب و طلب عطا از وی تا زنی بگیرد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.