هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دوری سخن می‌گوید. او با وجود دوری و بی‌تابی، همچنان احساسات خود را نشان می‌دهد و از عشق و حیرت ناشی از آن می‌گوید. شاعر از ناخرسندی و محرومیت خود از معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که معشوق از درد و رنج او آگاه نیست. او همچنین از انتظار و بی‌قراری خود برای دیدار معشوق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که معشوق هنوز از پیام‌های او رنجیده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و حیرت ناشی از عشق نیاز به تجربه و بلوغ ذهنی بیشتری دارد.

غزل ۲۳۳

گر چه دوری می‌کنم بی‌صبر و آرامم هنوز
می‌نمایم اینچنین وحشی ولی رامم هنوز

باورش می‌آید از من دعوی وارستگی
خود نمی‌داند که چون آورده در دامم هنوز

اول عشق و مرا سد نقش حیرت در ضمیر
این خود آغاز است تا خود چیست انجامم هنوز

من به سد لطف از تو ناخرسند و محروم این زمان
از لبت آورده سد پیغام دشنامم هنوز

صبح و شام از پی دوانم روز تا شب منتظر
همرهی با او میسر نیست یک گامم هنوز

من سراپا گوش کاینک می‌گشاید لب به عذر
او خود اکنون رنجه می‌دارد به پیغامم هنوز

وحشی این پیمانه نستانی که زهر است این نه می
باورت گر نیست دردی هست در جامم هنوز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۳۲
گوهر بعدی:غزل ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.