هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از قدرت و تأثیر عشق سخن می‌گوید. او از دلباختگی، شور و شیدایی، و تسلط عشق بر قلب و جان خود می‌سراید. همچنین، از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر جهان اطراف صحبت می‌کند. شاعر خود را غلام عشق می‌داند و از بلای عشق و تأثیر آن بر زندگی خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۹ - در غزل است

لشکر کشید عشق و مرا در میان گرفت
خواهند مردمانم از این در زبان گرفت

اندر زبان خلق فتادم ز دست عشق
تابایدم بلا به دراین و آن گرفت

جانا غلام عشق تو گشتم به رایگان
می بایدت مرا به عنایت عنان گرفت

آزاد و پادشاه تن خویشم ای نگار
آخر مرا به بنده همی بر توان گرفت

نالنده گشت بلبل عشقم که مر تو را
طاوس حسن بر سر سرو آشیان گرفت

با آفتاب و ماه و ستاره است آسمان
گوئی که نسخت رخ تو آسمان گرفت

چون خط دمید گر درخت عشق نعره زد
کامد سپاه زاغ وصف بوستان گرفت

برکند عشق خیمه و از لشکر جمال
ترکان گریختند که هندو جهان گرفت

ایمن نشسته بودم در کنج عافیت
آمد بلای عشق و مرا ناگهان گرفت

از گوشه ای برآمد از این شوخ دلبری
بربود دل زدستم و پای از میان گرفت

باز شکار جوی قوامی ندیده ای؟
شاهین عشق کبک دلت را چنان گرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸ - در غزل است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰ - در غزل است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.