هوش مصنوعی: این متن به بیان احساسات عاشقانه و کشمکش بین شوق دیدار و صبر در برابر دوری می‌پردازد. شاعر از عشق و هجران سخن می‌گوید و تلاش می‌کند با صبر و تحمل، درد دوری را تحمل کند. همچنین، او به ارزش آزادی و استقلال در عشق اشاره می‌کند و از قید و بندهای عاطفی دوری می‌جوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند هجران و درد دوری نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل ۲۳۸

عشق می‌فرمایدم مستغنی از دیدار باش
چند گه با یار بودی، چند گه بی یار باش

شوق می‌گوید که آسان نیست بی او زیستن
صبر می‌گوید که باکی نیست گو دشوار باش

وصل خواری بر دهد ای طایر بستان پرست
گلستان خواهی قفس، مستغنی از گلزار باش

وصل اگر اینست و ذوقش این که من دریافتم
گر ز حرمانت بسوزد هجر منت دار باش

صبر خواهم کرد وحشی از غم نادیدنش
من چو خواهم مرد گو از حسرت دیدار باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۳۷
گوهر بعدی:غزل ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.