هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تغییرات در روابط و احساسات خود نسبت به یک فرد صحبت میکند. او از دیدن این فرد در جمعهای جدید و دوری از دوستان قدیمی ابراز ناراحتی میکند. همچنین، از تغییر در رفتار و شخصیت این فرد و احساس بیقراری و سردرگمی خود در مواجهه با این تغییرات میگوید.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و روانشناختی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند تغییرات در روابط و احساسات پیچیدهتر، معمولاً برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
غزل ۲۵۱
با جوانی چند در عین وفا میبینمش
باز با جمع غریبی آشنا میبینمش
باز تا امروز دارد با که میل اختلاط
زانکه از یاران دیروزی جدا میبینمش
ماه رخسارش که چون آیینه بودی در صفا
بیصفا گردید با من بیصفا میبینمش
آنکه هر دم در ره او میفکندم خویش را
راه میگردانم اکنون هر کجا میبینمش
مرغ دل وحشی که از دامی به چندین حیله جست
از سرنو باز جایی مبتلا میبینمش
باز با جمع غریبی آشنا میبینمش
باز تا امروز دارد با که میل اختلاط
زانکه از یاران دیروزی جدا میبینمش
ماه رخسارش که چون آیینه بودی در صفا
بیصفا گردید با من بیصفا میبینمش
آنکه هر دم در ره او میفکندم خویش را
راه میگردانم اکنون هر کجا میبینمش
مرغ دل وحشی که از دامی به چندین حیله جست
از سرنو باز جایی مبتلا میبینمش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۵۰
گوهر بعدی:غزل ۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.