هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، غزلی عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد عشق، رنج‌های روحی و جدایی از معشوق سخن می‌گوید. او از زنجیرهای عشق، آه و ناله‌های درونی، و شوریدگی حال خود می‌نالد و با تصاویری مانند آتش دل و دیوار بلند، عمق رنج خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد.

شمارهٔ ۷

ز بیتابی گریزانست جان دردمند ما
نشیند چار زانو بر سر آتش سپند ما

ندارد امتداد افغان جان دردمند ما
بود مد نگاه برق فریاد سپند ما

کدام آهو نگه امروز می آید درین صحرا
که از خمیازه لبریز است آغوش کمند ما

به آتشخانه داغ دل ما می زند دامن
لب خود هر که بگشاید چو گل از بهر پند ما

گریبان چاک دارد داغ سر تا پای گلها را
به محمل می زند پهلو لباس شه پسند ما

به گوش ما ز اعضا ناله زنجیر می آید
نفس بیرون برآید همچو نی از بند بند ما

به تلخی می توان کردن شیرین کام عاشق را
ز شهد زهرخند اوست حلوای به قند ما

وجود ما ندارد سیدا از سایه کوتاهی
نماید بر زمین هموار دیوار بلند ما
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.