۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰

ز خون دل شده رنگین دو دیده ی تر ما
بهار لاله ما گل کند ز ساغر ما

چرا چو شمع به بالین ما نمی آیی
ز انتظاری بی حد سفید شد سر ما

گذشت عمر و دل ما به آرزو نرسید
در آشیانه ی ما پیر شد کبوتر ما

به پای تکیه ما سفر فرو نمی آرد
کلاه گوشه ی معشوق ما قلندر ما

ستاره سوختگان چون سپند سبز شدند
کجاست گریه ی ابر بهار اختر ما

زدی به تیغ و بریدی و ساختی پامال
چه روزها که نه افکنده ای تو بر سر ما

به سیدا نظر مرحمت نمی سازی
ز چشم دام تو افتاده صید لاغر ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.