هوش مصنوعی: این شعر از حافظ است که در آن شاعر از دردها و رنج‌های زندگی سخن می‌گوید و از ناملایمات روزگار شکایت دارد. او به سرنوشت و تقدیر اشاره می‌کند و از نیاز به کمک الهی برای روشنایی راه زندگی می‌گوید. همچنین، شاعر به پاکی دل و وضوح آن در برابر خداوند اشاره می‌کند و امیدوار است که روزی حقیقت درون همه آشکار شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند شکایت از روزگار و تقدیر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۸

بر داغ غوطه زد دل عشرت سرشت ما
آخر رسید چشم بدی در بهشت ما

میر بساط دهر ز ما آنچه بود و برد
بر سینه سنگ بسته دل همچو خشت ما

از دور همتی بکن ای ابر نوبهار
نزدیک شد که دود برآید ز کشت ما

در سینه پر آتش ما داغ شد کباب
محتاج روغنیست چراغ کنشت ما

پیوسته چشم ماست به دست تو چون نگین
دیوان صنع کرده چنین سرنوشت ما

صاف است همچو آئینه دلهای اهل جاه
چون آب روشن است به تو خوب و زشت ما

روزی که حشر آئینه خود دهد جلا
روشن شود به خلق جهان خوب و زشت ما

ای سیدا به جبهه نداریم چین ز کس
پیشانی گشاده بود سرنوشت ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.