هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق و رنج‌های عاطفی خود سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند شمع، غنچه، پروانه و گل، به بیان از دست دادن امید، عریانی روح و تسلیم در برابر عشق می‌پردازد. در نهایت، او خود را به شمعی تشبیه می‌کند که در بزم عشق سوخته و خامه (قلم) خود را عرضه کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۶

به شمع بزم امشب عرض کردم خامه خود را
به بازوی پر پروانه بستم نامه خود را

چو گل در قلزم خون زد مرا سودای عریانی
به شاخ شعله آخر پهن کردم جامه خود را

درین گلشن دماغم خشک شد از بوی نومیدی
کشیدم در گریبان غنچه آسا شامه خود را

یکی بهر خدا ننهاده یی بر خاک پیشانی
بزن ای زاهد اکنون بر زمین عمامه خود را

چو شمع ای سیدا از هستی خود چشم پوشیدم
به یک مژگان زدن بر هم زدم هنگامه خود را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.