هوش مصنوعی: شاعر از ناامیدی و رنج‌های زندگی می‌گوید، از بی‌عدالتی‌ها و شکست‌ها سخن می‌گوید و به قناعت و دوری از طمع اشاره می‌کند. او از تجربیات تلخ خود مانند زندان و تحقیر می‌گوید و در نهایت به آرامش نسبی پس از کناره‌گیری از دنیای پرتلاطم اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سال دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین اشاره به مفاهیمی مانند زندان، ستم و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۶

گرفتم گوشه‌ای امروز از درها دویدن‌ها
کمان حلقه شد پشت عصایم از خمیدن‌ها

چو گل از سفره ارباب دولت خون دل خوردم
نصیب من نشد چون غنچه غیر از لب گزیدن‌ها

قناعت پیشگان لب تر نمی‌سازند از دریا
نیفتد ماهی تصویر در دام تپیدن‌ها

به یک پرواز کردن در قفس انداختم خود را
بحمدالله که فارغ‌بالم از بیجا پریدن‌ها

نمی‌سازد گران‌پایی طمع را کنده زانو
حریفان را برد در چاه زندان آرمیدن‌ها

ز کار افتاده است انگشت‌ها چون پنجه شانه
شکسته تا به بازو ستم از دامن کشیدن‌ها

ز اهل روزگار ای سیدا نشنیده‌ام حرفی
گرانی می‌کند امروز گوشم از شنیدن‌ها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.