هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تجربیات خود با اهل دولت و ناملایمات زندگی میگوید. او از ریختن آب سرد بر دیگ جوشان زندگی خود سخن میگوید و امیدوار است روزی برسد که این مشکلات پایان یابد. شاعر همچنین به نیشهایی که در پی نوشها هستند اشاره میکند و توصیه میکند اگر شادی میخواهی، باید مانند زنبور تلاش کنی. در پایان، شاعر از سربلندی و عافیت سخن میگوید و خرامش را ستایش میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق اجتماعی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژهها و تشبیهات نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی دارد تا به خوبی درک شوند.
شمارهٔ ۹۱
ای خرامت را ثناگو همچو قمری هوشها
سرو قدت را حصار عافیت آغوشها
سربلندان همچو سرو آواز سایل نشنوند
کردهاند از طوق قمری حلقهها در گوشها
شهد اگر خواهی برو در خانه زنبور باش
نیشها دارند در پی صاحبان نوشها
ای خوش آن روزی که بر دارند گردون را ز سر
تا شود روشن چه باشد زیر این سرپوشها
ریختند ای سیدا بر دیگم آخر آب سرد
مدتی با اهل دولت کرده بودم جوشها
سرو قدت را حصار عافیت آغوشها
سربلندان همچو سرو آواز سایل نشنوند
کردهاند از طوق قمری حلقهها در گوشها
شهد اگر خواهی برو در خانه زنبور باش
نیشها دارند در پی صاحبان نوشها
ای خوش آن روزی که بر دارند گردون را ز سر
تا شود روشن چه باشد زیر این سرپوشها
ریختند ای سیدا بر دیگم آخر آب سرد
مدتی با اهل دولت کرده بودم جوشها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.