۱۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۱

ای خرامت را ثناگو همچو قمری هوش‌ها
سرو قدت را حصار عافیت آغوش‌ها

سربلندان همچو سرو آواز سایل نشنوند
کرده‌اند از طوق قمری حلقه‌ها در گوش‌ها

شهد اگر خواهی برو در خانه زنبور باش
نیش‌ها دارند در پی صاحبان نوش‌ها

ای خوش آن روزی که بر دارند گردون را ز سر
تا شود روشن چه باشد زیر این سرپوش‌ها

ریختند ای سیدا بر دیگم آخر آب سرد
مدتی با اهل دولت کرده بودم جوش‌ها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.